••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

داستان

 دارویی بسیار جدید پس از آزمایش روی حیوانات قرار بود روی انسانها امتحان شود ولی امکان مرگ شخص نیز وجود داشت. سه نفر داوطلب تزریق این داروی جدید شدند. یک آلمانی، یک فرانسوی و یک ایرانی.به آلمانی گفتند: چه قدر می گیری، گفت 100هزار دلار. گفتند: برای چه؟ گفت: اگر مُردم برسد به همسرم.به فرانسوی گفتند: چقدر؟ گفت: 200 هزار دلار که اگر مردم 100هزار برسد به همسرم و 100 هزار برسد به معشوقم. به ایرانی گفتند: چقدر می گیری؟ گفت 300 هزار دلار. گفتند چرا؟ گفت: 100 هزار دلار بابت شیرینی، برای شما که اینجا دارید زحمت می کشید 100 هزار دلار هم واسه خودم، 100 هزار دلار هم می دهیم به این آلمانیه و دارو را به او تزریق می کنیم. داروی جدید

+ نوشته شده در یک شنبه 17 اسفند 1399برچسب:داستان,داروی جدید,ایرانی,روسی,آلمانی, ساعت 15:49 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

تـــوراندخت : شاهزاده ايراني در داستان مشهور هزار و يک شب

توراندخت به معني : دختر توران 



افسانه ي توراندخت در اروپا بسيار مشهور است . اين داستان از مجموعه داستانهاي ايراني مشهور هزار و يک شب است .  از او به عنوان يک اسطوره و سمبل نام برده شده است . اروپاييها مليت شخصيتهاي داستان را تغيير داده اند و به جز ان بقيه چيز ها را همانطور که بوده ، باقي گذاشتند . هزار و يک‌شب نام کتابي است که مجموعه ي داستانهاي افسانه‌اي قديمي را در برداشته و به زبان‌هاي متعددي منتشر شده‌است . اکثر ماجراهاي آن در بغداد و ايران مي‌گذرد و داستان‌هاي آن را از ريشه ي ايراني دانسته‌اند که تحت تاثير آثار هندي و عربي بوده‌است . اينکه داستان‌هاي هزار و يک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقيقا هزار و يک باشد چندان واقعي به نظر نمي‌رسد . اما داستان‌هاي زيادي زير نام هزار و يک شب نوشته شده‌است . توران نام فارسي باستاني است و به بخشي از امپراطوري ايران گفته ميشد که در  آسياي مرکزي استفاده مي شد . تورانيان اصلي مردمان  ايراني از عصر اوستا (1737 قبل از ميلاد) هستند .
+ نوشته شده در سه شنبه 12 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,توراندخت,داستان هزار و یکشب,اسطوره, ساعت 15:8 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

  تـرامـــوزا : ملکه ايتاليايي تبار اشکاني



مادر فرهاد پنجم  و  همسر فرهاد چهارم . او  کنيزي رومي بود که اوگوست ، امپراتور روم ، او را در ازاي استرداد درفشهاي روم که سپاه کراسوس آنها را در جنگ حران ، از دست داده بود و هنوز در ايران مانده بودند به  فرهاد چهارم ، پادشاه اشکاني هديه کرد . استرداد اين درفشها موجب جشن و شعف فوق‌العاده‌اي در روم گشت . تراموزا کنيزک رومي که در اين هنگام زوجه ي فرهاد چهارم و در واقع ملکه ي دربار وي شده بود نيز در اين کار نقش عمده‌اي داشت‌ . چند سال بعد هم ، اين زن که کودکي به نام  فرهادک براي شاه زاييده بود ، به بهانه ي لزوم تأمين جان اين فرزند و اجتناب از هر گونه توطئه احتمالي داخلي ، فرهاد را وادار کرد تا ساير پسران خود را از دربار دور سازد . فرهاد هم چهار پسر را با اقرباي آنها که در حرم وي بودند به روم فرستاد تا در آنجا تربيت شوند . فقط فرهادک را با مادرش نزد خود نگه داشت ‌. وقتي که فرهادک به سن بلوغ رسيد ، به تحريک مادر و از بيم آنکه برادرانش عنوان وليعهدي را به دست آورند ، پدر را زهر داد و خود به نام فرهاد پنجم با مادرش موزا به تخت نشست .  در سال دوم ميلادي فرهادک با مادر خود موزا ، با وجود مخالفت و خشم بزرگان و مردم و بر خلاف آموزه هاي زرتشت ازدواج کرد . اين عمل که در نزد يونانيان و روميان چندان ناپسند نبود و در گذشته افرادي مانند اسکندر مقدوني نيز چنين عملي را مرتکب شده بودند ، بسيار براي ايرانيان ناگوار آمد خصوصا اينکه اشک در يک سمت سکه ي خود تصويري هم از اين زن رومي نقش زد که در نزد بزرگان ، رمزي از اظهار تابعيت وي نسبت به دشمن محسوب شد و سخت ناپسند افتاد .  وي روي هم‌رفته پادشاهي نالايق و شخصاً عنصري فاسد بود . از لحاظ سياست هم نخستين شاه اين دوره ي تاريخ بود که در برابر روميها از ابهت دولت پارت کاست و از مساله ي ارمنستان نيز صرف‌نظر کرد . بالاخره شورشي بر ضد وي طرح شد که موجب فرارش به روم گرديد و ظاهراً در راه کشته شد . واقعه ي مهم زمان او تولد عيســي مسيــح بود .
+ نوشته شده در دو شنبه 11 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,تراموزا,ملکه ایتالیایی تبار,پادشاه اشکانی,فرهاد,پادشاه, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پوروچيستا : دختر زرتشت

چيستا به معني : هوشمند و دانش والا
 
 

از نخستين گروندگان و شاگردان و ياران زرتشت ، دختر کوچک  " آشو زرتشت "  ،  واعظ بزرگ زرتشتي . پدرش به او ، توحيد خالص در جهان و يک مفهوم عميق از خداي يگانه را اموخته بود . پوروچيستا يکي از هفت نفر نخستين ايمان آورندگان به اهورا مزدا بوده است . نحوه ازدواج پوروچيستا نيز بسيار جالب و نشان دهنده آزادي دختران ايران باستان در انتخاب همسرشان است . داستان پيوند دختر زرتشت ، در اوستا بخش يسنا ،  آمده است که اين داستان از ديدگاهاي گوناگوني داراي ارزش فراواني است . نحوه ازدواج پوروچيستا ، بيانگر حقوق والاي يک زن در نزد ايرانيان باستان است . برابر با بندهاي گوهربار اوستا زرتشت به دخترش پسري  (جاماسپ) را پيشنهاد مي‌کند که پيرو راستي و منش پاک است و روي پيشنهادش هيچ پافشاري نمي کند و او را رها ميگذارد که با انديشه ی آزاد شوي آينده خويش را گزينش کند و پورو چيست پس از گفتگو با جاماسپ و انديشيدن ژرف و شناخت، پيوند را مي پذيرد . (جاماسپ وزير گشتاسب شاه بوده‌است . جاماسپ را از نخستين فيلسوفان و ستاره شناسان ايراني ميدانند ) . پوروچيستا را مي توان به عنوان نماد آزادي زن ايراني در نظر گرفت . و داستان هايي که از وي نقل شده است نيز نمايانگر اين است زنان نزد ايرانيان باستان داراي ارزش و احترام مي بوده اند . 
+ نوشته شده در یک شنبه 10 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پوروچیستا,دختر آشو زرتشت,جاماسپ,وزیر گشتاسب,ایران باستان, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پــورانـدخت : پادشاه ساساني

پوران دخت به معني : دختر زيبا

 

خواهر بزرگتر آذرمدخت و دختر بزرگ خسرو پرويز . ملکه پوراندخت ، بيست و ششمين پادشاه ساساني ايران بود ، از سال 629 تا 631 حکومت کرده است و بر بيش از 10 کشور آسيايي پادشاهي ميکرد  . از ميان سي وپنج پادشاه سلسله ساساني ، نام دو زن بنام پوراندخت و آذر ميدخت ، دختران خسرو پرويز درتاريخ بجاي مانده است . به روزگار او حضرت رسول (ص) چشم از جهان فروبست و ابوبكر جانشين او شد . قابل توجه است که در حاليکه در سرزمين اعراب ، چند صباحي بود که از زنده به گور کردن دخترانشان دست کشيده بودند ، در ايران زمين ما ، زني بر تخت پادشاهي نشسته بود ! و اين چيزي نيست جز نشان از بنياد تمدن  و فرهنگ درخشان و گستره ي ايران زمين  و اين که بانوان فرهيخته به پايگاه هاي بلند اجتماعي مي رسيدند ، و اين پيشرفته بودن فرهنگ ايران را نشان مي دهد .در بيشتر سرچشمه ها وي را دادگستر خوانده اند .  پوراندخت چنان داد بگسترانيد که هيچ گاه در روزگاران گذشته مانندي براي آن ديده نشده بود . پوراندخت پيراهني زيبا و نگره دار و سبزرنگ بر تن ، شلواري به رنگ آبي آسماني بر پاي و تاجي از نگين هاي آبي رنگ بر سر مي گذاشت و بر تخت شاهنشاهان ساساني تکيه مي نمود . به نوشته مورخان اروپايي ، پوراندخت که شاهي باتدبير بود حمله اعراب مسلمان از حجاز به قلمرو ايران را پيش بيني كرده و به فرماندهان ارتش اندرز داده بود كه اختلافات داخلي را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند . وي اسپهبد رستم فرخزاد را سمت فرماندهي ارتش داد . وي در نامه و سخنراني آغازين خود همگان را به دادگستري و فرمانبرداري خواند و گفت پادشاهي وابسته به زن يا مرد نيست بلکه به دادگري بسته است . وي مانده ي خراج مردم را بخشيد و از آن گذشت و عاملان کودتاهاي پي در پي در دربار را و قاتلان شاهان به ويژه قاتل اردشير سوم به نام پيروز خسرو را به کيفر رساند . وي فرمان داد با کشاورزان به نيکي رفتار شود و همه ي پل ها در گستره ي شاهنشاهي ساساني بازسازي گردند . سکه نو با نگاري نو ضرب نمود . در روي سکه پوراندخت ،نيم تن، نيم رخ پوراندخت با چهره اي زيبا وکشيده ، نگاهي گيرا و گونه اي بر آمده ديده ميشود که گيسوان بلند و حلقه دار او در سه بخش در دو سوي چهره ، بر روي سينه وپشت سر افتاده است . دو رشته مرواريد بر گردن اوست که در ميانش ، آويزي دارد . بر روي سينه ، نزديک به شانه ها ، بر روي پيراهنش ، دو گل زرين به شکل هاي هلال وستاره جاي گرفته است . هم چنين تاج بسيار با شکوهي که کناره هايش با دوره هاي مرواريد آراسته شده است ، برسر دارد . سکه هاي پوراندخت در شهر هاي نيشابور ، کرمان ، ميبد ، اردشيرخوره و....زده ميشده است . شگفت اينکه چارچوب وقالب بندي ساخت سکه ها ، پس از پوراندخت دگرگون نمي شود و تا سالها پس از شامگاه ساسانيان از همين نمونه سکه ودر همين اندازه ، سکه زده مي شده است .


پوراندخت چليپاي عيسي مسيح را که خسرو پرويز آن را از گنگ دژ (بيت المقدس) به غنيمت آورده بود و اين کار را که شروع بروز جنگ هاي خونين ميان ايران و روم شده بود را به هراکليوس امپراتور روم خاوري بازگرداند و با اين کار به جنگ هاي بيست و شش ساله ي ايران و روم  پايان داد و پس از آن صلحي پايدار ميان ايران و روم بسته شد  و با نگهداري سره پهنه ي پهناور ايران زمين ، پشتيباني و دوستي روم را نيز به دست آورد . و حتي ياري سپاهي از سوي هراکليوس را نيز پذيرفت . پوراندخت در هنگامه ي پادشاهي خود بناي آتشکده استينا و بناهايي در قهستان يزد ساخت که امروزه به توران پشت نامور است . پوراندخت يك سال و چهار ماه پادشاه بود و فسفروخ خراساني ، وزيرش بود . بعد از کنار رفتن پوراندخت از پادشاهي ، مردي از خويشاوندان پرويز به نام (جشنسده) ، بر تخت نشست و يك ماه پادشاه بود و با مرگ او پادشاهي به آذرميدخت رسيد . او زني با کفايت و خردمند بود ولي متأسفانه به علت وضع آشفته و نابسامان آن دوران و جنگهاي طولاني ايران و روم در زمان خسرو پرويز و نفوذ دين مزدک و نارضايي مردم از وضع موجود ، در يکي از دشوارترين شرايط تاريخي ايران حکومت کشور را چند ماهي در اختيار داشت و تلاش زيادي در جهت ثبات سلطنت کرد . او در تلاش خود براي بازگرداندن قدرت از قدرت مرکزي ، که بطور قابل توجهي توسط جنگهاي داخلي ضعيف شده بود تا حد زيادي ناموفق بود و  به همين دليل نيز استعفا داد .
+ نوشته شده در شنبه 9 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پوران دخت,دختر خسروپرویز,پادشاه ساسانی,خواهر آزرمیدخت, ساعت 14:58 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پـــريــن : سياستمدار ساساني و نويسنده

پرين به معني  :  فرشته

 
 
مشاور دادگاه  و سياستمدار ساساني ، اولين مترجم زن ايراني ، دختـر کيقبـاد . او سياستمدار ي بسيار هوشمند و با اعتماد به نفس بود . در سال 924 قبل از مــيلاد هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را  از گوشه و كنار ممالك آريايي ، به زبان پهلوي براي ايندگان گردآوري نمود و يكبار كامل آن را نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براي هميشه ثبت گرديده است . پرين را ميتوان اولين زن مترجم در ايران دانست ، چرا که وي نخستين کسي بود که نسخه هايي از اوستا را به زبان پهلوي براي موبدان هندي نوشت . از او چند کتاب ديگر گزارش شده است که به احتمال زياد در آتش سوزي هاي سپاه اسلام از ميان رفته است .
+ نوشته شده در جمعه 8 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پرین,دختر کیقباد,سیاستمدار ساسانی,مترجم,نویسنده, ساعت 15:40 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 پانته‌آ : بانوي زيباي اسير جنگي کوروش کبير



بانوي زيبايي از اهل شوش که به اسارت کوروش کبير در آمد . پانته‌آ وقتي به اسارت کوروش کبير در آمد ميان افسران و سرداران او غوغايي برپا شد که اين غنيمت جنگي بسيار زيبا به چه کسي برسد . سر انجام براي دوري از اختلافات بينشان آن را متعلّق به کورش دانستند کورش به دليل اخلاق بسيار خوب وقتي فهميد وي شوهر دارد او را فراخواند و تا زمان رسيدن شوهرش يکي از افسران خود آراسب ، را نگهبان وي کرد .پانته آ که اخلاق کورش کبير را نمي‌دانست تصميم به گمراه سازي اراسب براي فرار خويش شد و وي گمراه گشت و قصد استفاده و تجاوز به پانته‌آ را کرد . ولي کورش به موقع خيمه ي پانته‌آ رسيده و او را از دست آراسپ نجات داد . اراسب نيز شرمنده از عمل خويش ، براي جبران خطايش به دنبال ابراداتاس ، همسر پانته آ رفت .وقتي پانته‌آ کرامت کورش را ديد خود را مديون وي مي‌دانست و به شوهرش آبراداتاس ماجرا را گفت . آبراداتاس نيز خود را مديون کورش مي‌دانست و براي وي ارابه هاي جنگي ساخت که از عوامل مهم برد کورش در جنگ با ليديان شورشي و همچنين شکست حکومت بابل گشت .آبراداتاس در جنگ ليدي با شهامت جنگيد و کشته شد . کوروش نديمه اي براي پانته ا قرار داد تا در غم مرگ همسرش مراقب وي باشد . پانته‌آ ، از لحظه اي غفلت نديمه استفاده کرد و بر بالين همسر خودکشي نمود . نديمه نيز بدليل کوتاهي کردن در مراقبت از وي همانجا خود را کشت .آرامگاه اين زوج را به دستور کورش بسيار باشکوه ساختند . اکنون بقايايي از آن در عراق موجود است .
+ نوشته شده در پنج شنبه 7 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پانته آ,همسر آبراداتاس,پادشاه شوش,کوروش,هخامنشی,بزرگواری, ساعت 15:32 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 بـــانـــو : جنگجوي مبارز بر عليه اعراب

بانو به معني :  خانم
 
 

زني انقلابي و جنگجوي افسانه اي ازادي، همسر بابک خرمدين .او شانه به شانه ، همراه با همسرش  بابک ،  مي جنگيد . بابک خرمدين و همسرش بانو ، يکي از دليرانه ترين مبارزات  ازادي خواهانه را بنام جنبش خرمدين بوجود اوردند . اين جنبش با هدف سرنگوني اشغالگران عرب انجام ميشد .منطقه فعاليت انها اتروپاتگان (اذربايجان امروزي) بود و بر عليه خلافت عباسيان ، مامون و معتصم و سرداران سپاه خلافت ميجنگيدند .او نيمه تکميلي بابک خرمدين بود و با هم جنگجويان افسانه اي ازادي نام گرفتند .بانو  کماندار بسيار ماهري بود ، او با کمان و فلش خود  بزرگ شده بود . او شريک زندگي بابک ، در مرگ و زندگي ، در جنگ و صلح بود . زني شگفت انگيز ، کماندويي معروف و  شير زني  انقلابي بود .بانو نماد غرور خالص ايراني بود .يکي از مهيج ترين ، بحراني ترين و مهم ترين دوره در تاريخ ايران ، مبارزات عليه اشغالگران عرب ، تحت رهبري بابک و بانو صورت گرفت .در طول اين سال ها ، انها نه تنها در برابر خلافت بيگانگان عرب جنگيده اند ، بلکه در برابر رفتارهاي وحشيانه و آداب و رسوم  و بي عدالتيها نيز مقاومت کردند .آغاز مبارزات او بدين ترتيب بود. ابتدا جاويدان پسر شهرك بر فراز كوهستانهاي اردبيل (آرتاويل يا آورتابيل) گروهي از دهقانان و پيشه وران آذربايجاني را در شرايطي دور هم جمع كرد كه همگي از ظلم و ستم مامون و متعصم عباسي به ستوه آمده بودند . بابك خرم دين هم به همان رزمندگان پيوست . سپس در سال 200 (ه.ق) بابك پس از مرگ جاويدان به جاي او ، رهبري مبارزات را بر دوش كشيد .جاويدان قبل از مرگ به همسرش "بانو" گفته بود که روح اوژس از مرگ به بدن بابک خواهد پيوست . بانو بعد از مرگ او با بابک ازدواج کرد و به مبارزات ادامه دادند .دوستداران بابک به ياد سربازان هخامنشي ، لباس قرمز رنگ مي پوشيدند. جايگاه اصلي مبارزه انها قلعه بابك يا دژ بذ واقع در كليبر آذربايجان بود . اين دژ احتمالا در زمان ساسانيان ساخته شده بود . انها طولاني ترين دوره مبازره بر ضد عباسيان را رهبري كردند . كه 22 سال به درازا انجاميد . در حاليكه ديگر مبارزان و استقلال طلبان همگي مدت كمتري توانستند ، مبارزه كنند . متاسفانه بابك خرم دين به دليل خيانت اشروسنه و افشين كه از سوي خليفه وعده فرمانروايي خراسان به آنها داده شده بود ، شكست خورد و به طرز فجيعي به دست خليفه عباسي به قتل رسيد .آذربايجاني ها روز دهم تير ماه هر سال را به مناسبت روز زايش بابك خرمدين در جايگاه دژ بابك گرهم آيي دارند .آنها افتخار ايرانيانند و تا آخرين قطره خون از تلاش در راه ازادي دست نکشيدند . 
+ نوشته شده در چهار شنبه 6 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,بانو,همسر بابک خرمدین, ساعت 15:8 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 آميتيـس : عامل ساخت باغ هاي معلق بابل

اومتي يا آميتيس به معني : دارنده ي انديشه ي نيک

 

دختر ايختو ويگو (اژي دهاک) و نوه ي هوخشتره (پادشاه ماد)با بخت‌النصر ازدواج کرد تا ميان دو قوم صلح پايدار برقرار گردد هووخشتره براي استوارسازي اتحاد خود با  نبوبلسر شاه بابل دختر خود آمیتيس را به همسري پسر نبوپلسر يعني  بخت النصر دوم در آورد . آمیتيس از زندگي در جلگه ميان‌رودان دلگير شد و براي کوه‌هاي بلند ميهنش دلتنگي بسيار کرد . سرزمين ماد که آميتيس از آن مي‌امد سرزميني سرسبز و کوهستاني و پوشيده از گياهان و درختان مختلف بود ولي سرزمين بابل در منطقه‌اي مسطح و فلاتي خشک قرار گرفته بود . يکي از دلايل بيماري آميتيس هم دوري او از سرزمين خوش آب و هواي خود بود .بنابراين بخت‌النصر تصميم گرفت باغهاي معلق بابل را در ارتفاع براي همسر خود بسازد کلمه معلق که براي اين باغها استفاده مي‌شود در حقيقت به اين معني نيست که باغها به‌وسيله طناب يا ريسمان به يکديگر متصل بوده‌اند بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمه‌اي يوناني به معناي تراس يا بالکن بوده‌است .

 

+ نوشته شده در سه شنبه 5 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آمیتیس,دختر ایختو ویگو,اژی دهاک,پادشاه ماد,همسر بخت النصر,هوخشتره, ساعت 14:57 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 آمستـريـس : فرمانده ارتش هخامنشي

آمستريس به معني : دوست


پدرش داريوش دوم (اخوس) و مادرش ژنرال پريساتيس بودندآميستريس دختر داريوش دوم ، در نبردها پا به پاي پدر مي جنگيد .آمستريس زن بسيار زيبايي بود  در اين باره نوشته اند : در دربار ايران دختري زيباتر از « آمس تريس » دختر اخوس و پريساتيس وجود نداشت و مردي جوان هم به زيبايي "تري توشم" ، داماد داريوش دوم ، يافت نمي شد .  آمستريس در آشورستان بعلت زيبايي بيش از حد مورد توجه عده كثيري از بزرگان قرار گرفت تا حدي كه شوهرش تري توشم به او رشك برد و قصد جان او را كرده است . آمس تريس پنهان از شوهر به مادرش پريساتيس اطلاع داد كه تري توشم مرا محدود كرده و قصد جانم را كرده در همين اثناء ، تري توشم هم پيكي به نزد پريساتيس ارسال كرده گفت ، دختر تو فقط بايد متعلق به من باشد ، در غير اين صورت او را خواهم كشت ، تا به ديگران تعلق نگيرد . پريساتيس پس از دريافت پيغام ها  تري توشم را احضار كرد او را به نزد خود خواند و دشنه اي از غلاف كشيد و در سينه او فرو كرد .
+ نوشته شده در یک شنبه 3 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آمستریس,دختر داریوش دوم,پادشاه هخامنشی,اخوس,دختر پریساتیس, ساعت 14:52 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزرميـدخت : پادشاه ساساني،دختر خسرو پرويز، بعد از خواهرش پوراندخت ، پادشاه ساساني ايران بود .

آزرميدخت به معني : دختر هميشه جوان
 

مثل خواهرش  زني با کفايت و لايق بود اما او نيز نتوانست کاري از پيش ببرد .او از زيباترين زنان پارسي بود و چون به پادشاهي رسيد گفت  «روش ما همانست که پدر نيرومند ما داشت و هر که به خلاف ما رود خونش بريزيم .در آن هنگام بزرگ پارسيان فرخ هرمز ، اسپهبد خراسان بود و کس فر ستاد و خواست که آزرميدخت ، زن وي شود و او پيغام داد که روا نباشد ملکه زن کسي شود و مي دانم که اين کار براي انجام حاجت و رغبت خويش خواسته اي فلان شب پيش من آي .فرخ هرمز معروف بود بزن خواستن و مولع بود بزنان . پس فرخ هرمز چنان کرد و به شب موعود برنشست و به نزد وي شد و آزرميدخت به سالار نگهبانان خويش گفته بود که به شب ديدار ، وي را بکشند و در ميدان پايتخت افکنند و صبحگاهان فرخ هرمز را کشته ديدند و ملکه بفرمود تا پيکر او را نهان کنند و بدانستند که خطايي بزرگ کرده بود .رستم فرخزاد ، همان که به روزگار بعد يزدگرد سوم او را به جنگ عربان فرستاد به خراسان جانشين پدر بود و چون از کشتن وي خبر يافت با سپاهي بزرگ به  مداين آمد و چشم آزرميدخت را ميل کشيد و او را بکشت و به قولي زهر داد . مدت پادشاهي آزرميدخت شش ماه بود .
+ نوشته شده در جمعه 1 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آزرمیدخت,دختر خسروپرویز,پادشاه ساسانی,خواهر پوراندخت, ساعت 20:43 توسط آزاده یاسینی


۱۰ فیلم نوستالژیک ایرانی برای شب یلدا

 در شرایط کنونی برای جلوگیری از شیوع کرونا، بسیاری ناگزیرند بیشتر اوقات خود را در خانه سپری کنند و بالطبع شب یلدای امسال بر خلاف سال‌های پیشین، از دورهمی‌های خانوادگی خبری نیست، چون بسیاری ترجیح می‌دهند این شب باستانی را که ریشه در فرهنگ و سنت ایرانی دارد در جمع اعضای خانواده خود بگذرانند. یکی از پیشنهاد‌ها برای سپری کردن بهتر این شب، تماشای فیلم‌های نوستالژیک و خاطره انگیز دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در ژانر‌های مختلف است که کمتر دیده شده اند و تماشای آن‌ها می‌تواند بسیاری از خاطرات خوش گذشته را زنده کند.

 
در این مطلب فهرستی از ۱۰ فیلم را که تماشای آن‌ها می‌تواند خاطراتی شیرین را برای خانواده‌ها تداعی کند آورده ایم. فیلم‌های این فهرست می‌توانست بیشتر از این باشد، ولی ملاک ما بیشتر جنبه سرگرم کنندگی و جذابیت آن برای خانواده‌ها بوده است.
 
اجاره نشین‌ها
 
داریوش مهرجویی - ۱۳۶۶
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: عزت‌ا... انتظامی، اکبر عبدی، حمیده خیرآبادی، ایرج راد، سیاوش طهمورث، حسین سرشار، منوچهر حامدی، فردوس کاویانی
 
خلاصه داستان: آپارتمانی در حاشیه تهران بدون وارث مانده است. اداره امور آپارتمان به عهده عباس آقا ساکن همین ساختمان است. او قصد دارد این ملک را تصاحب کند. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات است، ولی عباس آقا تعمیرات را به عهده نمی‌گیرد و...
 
یکی از آثار ماندگار سینمای ایران که در فهرست فیلم‌های برگزیده منتقدان، نشریات سینمایی و علاقه‌مندان سینما جایگاه ویژه‌ای دارد. در سال‌هایی که سینمای ایران به اقتضای شرایط جنگ بیشتر در اختیار فیلم‌های جنگی، حماسی یا معناگرا بود، مهرجویی با ساخت این فیلم که درون‌مایه‌های فلسفی و اجتماعی را با رگه‌هایی از طنز در یک فضای مفرح ارائه می‌کرد، سینمای ایران را وارد مسیر تازه‌ای کرد.

پدربزرگ
 
مجید قاری زاده - ۱۳۶۴
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: جمشید مشایخی، جهانگیر الماسی، آهو خردمند، حسین کسبیان، بهزاد رحیم خانی، مهری ودادیان
 
خلاصه داستان: حسین عطاردی به اتفاق همسرش، فخری و پسرش، در خانه قدیمی پدرش زندگی می‌کند. وی و همسرش کارمند بانک هستند. فخری با تهیه وام مسکن به حسین می‌قبولاند که خانه پدری را بفروشند و در یک مجتمع آپارتمانی ساکن شوند. پدربزرگ مخالف این کار است. آن‌ها به منظور فروش خانه، پدربزرگ را به آسایشگاه سالمندان می‌سپارند.
 
جمشید مشایخی برای بازی در این فیلم، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره جهانی فیلم پیونگ یانگ را از آن خود کرد. تماشای این فیلم خانوادگی می‌تواند نشان دهنده دغدغه‌های اجتماعی و اقتصادی خانواده‌های ایرانی در سال‌های میانی دهه ۶۰ باشد که در نوع خود جذاب است.

در آرزوی ازدواج
 
اصغر هاشمی - ۱۳۶۹
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: مهدی فتحی، بیژن امکانیان، کمند امیرسلیمانی، اکبر عبدی، جمشید اسماعیل‌خانی، حمیده خیرآبادی
 
خلاصه داستان: جهانگیر پس از پایان خدمت سربازی تصمیم دارد با ناهید ازدواج کند، اما پدر ناهید شرط ازدواج را داشتن کار مناسب تعیین می‌کند. جهانگیر که در مهلت مقرر موفق به پیدا کردن کار نشده، از پدرش کمک می‌خواهد ولی...
 
«در آرزوی ازدواج» پس از «روز‌های انتظار» و «زیر بام‌های شهر» سومین فیلم اصغر هاشمی بود که نشان داد او مؤلفه‌های سینمای بدنه را می‌شناسد. این فیلم با داستانی ساده و روان و بازی خوب مهدی فتحی و بیژن امکانیان به‌خوبی توانسته است معضل بیکاری و موانع پیش روی ازدواج جوانان را به تصویر بکشد.

دزد عروسک‌ها
 
محمدرضا هنرمند - ۱۳۶۸
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: آزیتا حاجیان، اکبر عبدی، مهراوه شریفی‌نیا، ابراهیم آبادی، مرتضی ضرابی و...
 
خلاصه داستان: مادر لیلا و بهرام قرار است با گرفتن وام مسکن و خرید خانه بچه‌هایش را از دردسر‌های صاحبخانه‌شان، خورخور، نجات دهد، اما عجوزه که بیرون شهر زندگی می‌کند نمی‌خواهد آن‌ها روی آرامش به خود ببینند و...
 
شاید بهترین نمونه گونه فانتزی و تخیلی در سینمای کودک که با چاشنی وحشت و هیجان همراه است؛ برای بسیاری از متولدان دهه ۶۰ «دزد عروسک‌ها» یک خاطره ترسناک، ولی لذت‌بخش است. آزیتا حاجیان ایفاگر دو نقش متفاوت است. طراحی چهره‌پردازی استادانه عبدا... اسکندری روی صورت اکبر عبدی، آزیتا حاجیان و ابراهیم آبادی از نکات قابل تحسین این فیلم است که تماشای آن را پس از سه دهه همچنان لذت‌بخش کرده است.

شب بیست و نهم
 
حمید رخشانی - ۱۳۶۷
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: رضا رویگری، مرجانه گلچین، حسین گیل، ژیلا شاهانی، حمیده خیرآبادی، حسین شهاب و...
 
خلاصه داستان: محترم و اسماعیل، طبق یک سنت خانوادگی، از کودکی برای یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند تا با هم ازدواج کنند. پدر و مادر محترم، هنگام به دنیا آمدن او و خاک کردن جفت، با دیدن شبحی نگران آینده هستند. محترم در راه بازگشت به خانه، میان خیال و واقعیت، شبحی را بر بام خانه‌شان می‌بیند و...
 
یکی از نمونه‌های موفق و کمیاب ژانر وحشت در سینمای ایران؛ داستانی خانوادگی و ترسناک که بر پایه مؤلفه‌های فرهنگ عامه، تماشاگر را با خود همراه می‌سازد. فضاسازی درخشان و موسیقی مجید انتظامی نیز بر ایهام و تعلیق فیلم می‌افزاید.

افعی
 
محمدرضا اعلامی - ۱۳۷۱
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: جمشید هاشم‌پور، ایلوش خوشابه، کامران باختر، بهاره رهنما، نرسی گرگیا و...
 
خلاصه داستان: اعضای یک گروه شبه‌نظامی به نام افعی، شش نفر را که قصد دارند به شکل غیرقانونی از مرز خارج شوند گرفتار می‌کنند...
 
فیلم «افعی» در ژانر حادثه‌ای و اکشن با فروش ۱۹۹ میلیون تومان پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۷۲ بود. گونه حادثه‌ای، اتفاق جدیدی برای سینما نبود، زیرا پیش از آن در دهه ۶۰، سینمای ایران فیلم «تاراج» را تجربه کرده بود، اما افعی در فرم و ساختار داستانی خود تفاوت‌های عمده‌ای با آن فیلم‌ها داشت و نظر مخاطبان را به خود جلب کرد، ولی با واکنش منفی منتقدان مواجه شد.

شیدا
 
کمال تبریزی - ۱۳۷۷
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: پارسا پیروزفر، لیلا حاتمی، محمدرضا شریفی نیا، بهزاد فراهانی، نادیا دلدار گلچین، جمشید اسماعیل خانی، گوهر خیراندیش
 
خلاصه داستان: فرهاد هرندی، تنها پسر یک خانواده مرفه به صورت داوطلبانه در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی به جبهه می‌رود. او که از ناحیه دست، چشم و سینه مجروح شده، در یک بیمارستان ویژه مجروحان جنگی بستری می‌شود. پرستاری برای تسکین درد شدید فرهاد، برایش قرآن می‌خواند. فرهاد به مرور به شیدا دل می‌بازد و برای باز شدن پانسمان چشم‌هایش و دیدن او لحظه‌شماری می‌کند و...
 
«شیدا» یکی از بهترین عاشقانه‌های سینمای دفاع مقدس است. لیلا حاتمی شمایل یک پرستار دلسوز و فرشته گونه را به خوبی ایفا کرده است. در این فیلم برای نخستین بار پرستار مجروحان دفاع مقدس از نقش فرعی و تشریفاتی همیشگی در فیلم‌های جنگی خارج شد.

کشتی آنجلیکا
 
محمد بزرگ نیا - ۱۳۶۷
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: داریوش ارجمند، عزت ا... انتظامی، مهدی فتحی، پرویز پورحسینی، سوگند رحمانی
 
خلاصه داستان: سال‌ها پیش کشتی آنجلیکا با محموله ارزشمندی از طلا و نقره در دریا غرق شده است. احمدبیگ موفق می‌شود محل غرق شدن کشتی را بیابد و در پی خارج ساختن گنجینه آن است. برای این کار با پسر حاکم شیراز و به شرط تقسیم غنایم عازم محل غرق کشتی آنجلیکا می‌شود اما...
 
محمد بزرگ‌نیا که به خاطر ساخت فیلم‌هایی در لوکیشن‌های مربوط به دریا (از جمله جنگ نفت‌کش‌ها، راه آبی ابریشم، توفان) معروف است، در این فیلم هم داستانی را با محوریت کشتیرانی روایت کرده و به آن رنگ و بویی تاریخی بخشیده است. همه نقش‌آفرینان اصلی فیلم از بازیگران حرفه‌ای هستند که در کنار فیلم‌برداری چشم‌نواز حسن قلی‌زاده و موسیقی جذاب بابک بیات، «کشتی آنجلیکا» را به اثری ماندگار تبدیل کرده‌اند.

شوکران
 
بهروز افخمی - ۱۳۷۷
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: هدیه تهرانی، فریبرز عرب‌نیا، محمد صالح علا، رزیتا غفاری، آرش مجیدی
 
خلاصه داستان: مهندس خاکپور در حادثه‌ای مصدوم و به بیمارستان منتقل می‌شود. دوستش مهندس محمود بصیرت برای ملاقات وی به تهران می‌آید و با پرستار بیمارستان آشنا می‌شود. به مرور زمان رابطه آن‌ها دستخوش تغییر می‌شود و اتفاقات ناخوشایندی برای هر دو رخ می‌دهد و...
 
یکی از بهترین ملودرام‌های تاریخ سینمای ایران با ضدقهرمانی که تبدیل به قهرمان معصوم می‌شود. هدیه تهرانی زنی متفاوت با همه شخصیت‌های زنی که سینمای ایران به خود دیده است، بازی درخشانی دارد. فیلم با وجود گیشه خوب زمان اکران، بحث‌های فراوانی را در پی داشت و اعتراض جامعه پرستاری را برانگیخت. «شوکران» از فیلم‌های خاطره انگیز است که تک تک جزئیاتش سر جای خود هستند و تا همیشه جایگاهش در تاریخ سینما ماندگار می‌ماند.

ردپای گرگ
 
مسعود کیمیایی - ۱۳۷۱
 
۱۰ فیلم نوستالژیک
 
بازیگران: فرامرز قریبیان، گلچهره سجادیه، نیکی کریمی، جلال مقدم، منوچهر حامدی، سعید پیردوست
 
خلاصه داستان: رضا سه روز پیش از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از ۲۰ سال از زندان آزاد می‌شود. او درمی‌یابد که صادق خان دوست دوره جوانی اش مسبب زندان رفتن او بوده است. رضا در شب عروسی پسر صادق خان وارد مجلس می‌شود و...
 
یکی از فیلم‌های کیمیایی که توانست طرفدارانش را راضی کند. از آخرین بازی‌های خوب فرامرز قریبیان که یادآور همکاری درخشانش با کیمیایی در فیلم «گوزن‌ها»بود. این فیلم با فروش ۱۷ میلیون تومانی یکی از بحث برانگیزترین آثار سال بود و دچار ممیزی‌هایی شد که داستانش را به دست‌انداز انداخت، اما تصاویری که کیمیایی در این فیلم ثبت کرده و میزانسن‌ها و کارگردانی‌اش عشق سینما‌ها را به وجد می‌آورد.


شاهزاده خانم های ایرانی

پـريســاتـيـس ( پروشات ) : ژنرال ارتش هخامنشي

پريساتيس به معنی : مثل پـري 


همسر داريوش دوم و مادر فرمانده امستريس و اردشير دوم
پريساتيس  سرداري لايق و با کفايت بود و اولين کسي بود که در ايران يک واحد سپاهي از زنها به وجود آورد و به آنها لباس نظامي پوشاند . اولين زني که در جنگ سوار برارابه جنگي ا يراني باکمان تير اندازي ميکرد .  اولين زني که براي سرش 50 تالان جايزه تعيين شده بود .در جنگ نهايي عليه سوکديانوس که به فرماندهي شخص پريساتيس و در آپاديس (حوالي اصفهان)شکل گرفت باتدبير بالاي اين زن به نفع او به پايان رسيد . آخوس  ( داريوش دوم ) همسر پريساتيس بعدازاين جنگ پادشاه ايران شد اين در حالي بودکه تمام امور مملکت در واقع توسط پريساتيس اداره ميشد و در واقع امر ، پريساتيس به پادشاهي رسيد . در مورد فرزندان داريوش دوم (‌اخوس ) و پريساتيس  تنها از هفت تن از آنها نام مي برد كه دو تن از آنها در تاريخ معروف هستند: ‌اردشير دوم و كوروش صغير

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 12 شهريور 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پریساتیس,مثل پری,همسر داریوش دوم,نظامی, ساعت 15:14 توسط آزاده یاسینی


داوود منشی‌زاده؛ تنها ایرانی عضو حزب نازی

 گستره خانواده منشی‌زاده خیلی عریض و طویل نیست و اگر بنا باشد تاریخچه آن را بررسی کنیم، فقط دو نسل آن قابل بررسی است! میرزا ابراهیم‌خان منشی‌زاده، پدر خانواده، اصالتاً از اهالی ایروان بود و بعد از مهاجرت به ایران، در دارالفنون تحصیل کرد و وارد شغل نظامی‌گری شد. مشهور است که مخالفان، پدرش را مسموم کردند و به قتل رساندند. ابراهیم‌خان که در سر هوای ریاست داشت، در عصر مشروطه راه به جایی نبرد و کمیته مجازات را ساخت و افتاد به جان سیاستمدارانی که به او پول نمی‌دادند؛ ادعایش هم حذف بدخواهان وطن بود! بعد‌ها وی را در دوره وثوق‌الدوله بازداشت کردند و به امر او، هنگام فرستادن به تبعید، به زندگی‌اش خاتمه دادند؛ اما ماجرای پسر ابراهیم‌خان از عجایب امور است. داوود که ظاهراً پسر ارشد مؤسس کمیته مجازات بود، سر از آلمان درآورد و مفتون نازی‌ها و «اس. اس» شد! در ادامه به فراز‌های کمتر شنیده شده زندگی او می‌پردازیم.

داوود منشی‌زاده؛ تنها ایرانی عضو حزب نازی

راهی که از پاریس به برلین رسید

داوود منشی‌زاده در میان همه نویسندگان معاصر به آلمان‌دوستی و هیتلرپرستی معروف است؛ نصرا... توکلی در کتاب «آخرین سقوط آریاها» و حتی «داریوش همایون» در خاطراتش، این ویژگی منشی‌زاده را یادآوری کرده‌اند. این‌که داوود چطور با راه و رسم نازی‌ها آشنا شد، خیلی معلوم نیست. او در سال ۱۳۱۰، با بورس دولتی به فرانسه رفت تا درس بخواند. سال ۱۳۱۶ از دانشگاه «دیوژن» لیسانس ادبیات گرفت و بعد به آلمان نازی رفت. احتمالاً در دوران حضور در فرانسه بود که به هیتلر علاقه‌مند شد. او در همان سالی که لیسانس گرفت به برلین رفت تا ادامه تحصیل بدهد، اما تکمیل تحصیلات وی تا سال ۱۳۱۷ آغاز نشد. در این مدت چه می‌کرد؟ کسی به درستی نمی‌داند، اما خبر داریم که از ۱۳۱۸، همراه با بهرام شاهرخ، رادیو فارسی برلین را اداره می‌کرد. بنابراین، داوود منشی‌زاده دست‌کم از سال ۱۳۱۶، جذب سازمان‌های اطلاعاتی آلمان نازی شده‌بود.

«هیتلریزه» شدن داوود!

منشی‌زاده طبق روایت علی رهنما در کتاب «Behind the ۱۹۵۳ Coup in Iran»، به تحصیل در دانشگاه برلین پرداخت و همزمان به عضویت حزب نازی درآمد. او تنها عضو ایرانی حزب بود و سران آلمان هیتلری به وی اعتماد کامل داشتند. منشی‌زاده افزون بر این‌ها، از اعضای فعال «اس. اس» نیز به شمار می‌آمد. او مدرک دکترای خود را در سال ۱۳۲۲ از دانشگاه برلین گرفت و سپس، به تدریس ادبیات در دانشگاه «لودویک ماکسیمیلیان» شهر مونیخ پرداخت؛ سِمَتی که به دست آوردن آن، بدون ارتباط داشتن با حزب نازی امکان نداشت. برخی روایت‌های شفاهی برآنند که داوود، به دلیل اشتغالات حزبی، دفاع از رساله دکترای خود را تا ۱۳۲۴، یعنی سال سقوط برلین به تعویق انداخت، اما در همین مدت، تدریس می‌کرد.

داوود منشی‌زاده؛ تنها ایرانی عضو حزب نازی

منشی‌زاده به طور رسمی عضو واحد‌های شبه‌نظامی «اس. اس» بود و در ردیف وفاداران سرسخت هیتلر قرار داشت. او به همراه گردان‌های مدافع نازی‌ها، هنگام هجوم متفقین به برلین و سقوط پایتخت آلمان در اردیبهشت ۱۳۲۴، دوشادوش نیرو‌های «اس. اس» جنگید و در همین نبرد، از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفت و تا پایان عمر به دلیل این اتفاق، می‌لنگید. او در آلمان با یک دختر آلمانی ازدواج کرد و بعد از جنگ، ابتدا به قاهره رفت و با کمک دوستانی که داشت، به تدریس ادبیات در دانشگاه این شهر پرداخت.

بازگشت به ایران و فرار به سوئد

منشی‌زاده در سال ۱۳۳۰ به ایران بازگشت؛ زمانی که آب‌ها از آسیاب افتاده بود و دیگر متفقین در ایران حضور نداشتند که دنبال نازی‌ها بگردند! او به محض ورود و در شرایط باز سیاسی آن دوره که مقارن با نهضت ملی شدن صنعت نفت بود، حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران را با نام اختصاری «سومکا» راه انداخت که در واقع نسخه‌ای ناشیانه از روی نمونه آلمانی بود. این حزب تنها توانست تا مرداد ۱۳۳۲ دوام بیاورد، اما بعد از آن و به دلیل فضای بسته سیاسی پس از کودتای ۲۸ مرداد، منشی‌زاده دیگر نتوانست به فعالیت خود ادامه دهد. وی در ۱۳۳۷ سر از آمریکا درآورد و بعد‌ها مدتی به آلمان رفت و در نهایت در سوئد سکونت اختیار کرد و در ۲۲ تیرماه سال ۱۳۶۸ در اوپسالای سوئد درگذشت. منشی‌زاده اولین مترجم کتاب «نبرد من»، اثر آدولف هیتلر به زبان فارسی است. او تألیفات و ترجمه‌های متعددی داشت.

داوود منشی‌زاده؛ تنها ایرانی عضو حزب نازی

+ نوشته شده در یک شنبه 28 ارديبهشت 1399برچسب:داوود منشی‌زاده,ایرانی,عضو,حزب,نازی,سیاست, ساعت 15:29 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزاده : هنرمند نوازنده چنگ در دربار بهرام گور و دلداده بهرام  

آزاده به معنی : نوازنده چنگ

 

 

آزاده بانوي چنگ نواز ، در دربار بهرام گور بود و همواره در شکار ، بهرام را همراهي ميکرد . ازاده نوازنده ماهري بود و در زمان بهرام ، موسيقي‌دان‌ها بر ساير طبقات مقدم بودند و او به آن‌ها بسيار ارج مي‌نهاد . بهرام گور از پادشاه هندوستان درخواست مي کند که ده هزار «لولي» خنيانگر رامشگر مرد و زن به ايران گسيل دارد ، و اين لوليان در روستاهاي ايران به راه افتادند ... و با خويش  ، نغمه هاي خوش را به آفاق دور دست بردند .بهرام گور خود نيز به موسيقي علاقه ي فراواني داشته است و در شاهنامه چنين آمده که در شکارگاه بر شتري نيرومند ، چهار رکاب مي نهاده اند و او بر رکاب هاي زرين آن بر مي نشسته است و کنيزکي رامشگر چنگ نواز ( ازاده ) را بر رکاب هاي سيمين مي نشانده ، تا در بيابان و به دنبال نخجير نيز از نواي او بهره مند شود . و اين زن چنگ نواز «آزاده» و ديگري «آرزو» ، که با چنگ زني و ميهمان نوازي از بهرام دل بردند ، در حلقه ي زنان مشکو (حرمسرا)ي بهرام جاي گرفتند .ميگويند روزي در شكارگاه‌ بهرام‌ با تير دو شاخ‌ آهوي نري را از سرش‌ جدا ميکند و‌ در پي‌ آهوي‌ ماده‌ دو تير مثل‌ شاخ‌ بر سرش‌ مينشاند . دل آزاده‌ بر آهو ميسوزد و به‌ بهرام‌ ميگويد كشتن‌ آهوان‌ آنسان‌ كه‌ تو مي‌كشي‌ رسم‌ جوانمردان‌ نيست ‌. بهرام‌ خشمگين‌ ميشود و او را از پشت‌ شتر بر زمين‌ مي اندازد . كنيزك‌ جسور زير پاي‌ حيوان جان‌ ميدهد...حکيم فردوسي ، از او در شاهنامه ياد کرده‌است :

 

کُجا نام آن رومي ازاده بود     ...    که رنگ ِ رُخانش به مي داده بود
+ نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1398برچسب:شاهزاده,خانم های,ایرانی,آزاده,بهرام شاه,نوازنده,جنگ,شکار,رامشگر,شکارگاه, ساعت 22:1 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزادخـت : ملکه امپراتوري ساساني،مبارز و موسس جندي شاهپور،همسر خردمند شاهپور بزرگ

آزادخت به معني  : دختر آزاد و رها


او به همراه شوهرش موسس مرکز مهم آموزش عالي جندي شاهپور بودند . او يک نظامي نبود اما شمشير باز ماهري بود و در کنار همسرش در جنگها شرکت ميکرد . ايران براي سالها با امپراتوري روم در جنگ بود و زنان همواره ، دليرانه در کنار مردانشان مبارزه ميکردند و تا آخرين قطره خونشان ، در دفاع از ميهنشان تلاش ميکردند . درحاليکه در ارتش روم هرگز سرباز زن ديده نميشد . در طول سلسله ساساني ، بسياري از سربازان فارسي اسير شده توسط رومي ها ، زنان مبارز فارسي بودند . اقتصاد اصلي امپراطوري وحشيانه روم در آن زمان ، بر پايه اقتصاد برده داري بود ، که از طريق اسيران جنگي که با خونريزيهاي فراوان در جنگها به اسارت گرفته ميشدند اداره ميشد . هدف اصلي آنها فتح ايران بود ، اما با وجود جنگ هاي بسيار و غير ضروري که تضعيف هر دو طرف و پرداخت هزينه هاي گزاف را در بر داشت ، هرگز موفق نشدند . شاه بزرگ ايران ، شاهپور ، به عنوان درس عبرت دادن به امپراتور والرين ( امپراتور روم ) به آنها حمله کرد ، و امپراتوري والرين و کل روم را گرفت  تا دوباره هرگز به ايران چشم ندوزند . او موفق به فتح بيش از سه امپراتوري روم  : والرين  ، گرديانوس سوم  و  فيليپ ، شد .